فرشته کوچولوی ما در شهریور سال 91

1391/6/30 2:20

نویسنده : Arezoo

436 بازدید

اشتراک گذاری

عسلکم ، گل خوشبوی مادر این ماه قد و ورنت تغییری نکرده بود آخه گلم خیلی شیطونی می کنی و تحرک داری

گل نازم تو این دو ماه چشمک زدن یادگرفتی و همچنین اخم کردن رو ، که باید بهت بگم خیلی خیلی خوشگل اخم می کنی ، این ماه یادگرفتی لبهات رو هم مثل ماهی میکنی ، و در ضمن رقصت هم خیلی پیشرفت کرده و حسابی قرتی شدی

عسلکم یه کار خیلی خیلی با مزه انجام میدی و اون اینه که سرت رو بالا می گیری و مثلا تو هوا دنبال پشه می گردی و بعد که مثلا گیرش آوردی دستات و خیلی محکم و جدی به هم می زنی و مثلا پشه رو می کشی ، اینقدر این کار رو با مزه انجام می دی که محاله کسی ببینه و عاشقت نشه ولی تا به حال موفق نشدیم از این کار با مزه ات فیلم بگیریم

عسلکم ٥ شهریور تولد مامان آرزو بود که بابا امیر برام یه ماشین هدیه خرید ولی تو گل نازم به هیچ عنوان اجازه نمیدی که من هم رانندگی کنم و در نتیجه از هدیه ام هیچ استفاده ای نمی کنم

عسلکم ٦ شهریور هم واکسن ١٨ ماهگیتو زدیم و تقریبا واکسن سختی بود و طبق معمول مامان اعظم اومد پیشمون و کلی کمکمون کرد ولی سه روز بعد تو گل نازم سرما خوردی و این مریضی حدودا ١٠ روز طول کشید و تو دختر نازم حسابی لوس و ضعیف شدی

عزیزکم ٢٢ این ماه ما همگی ( مامان اعظم، بابا احمد،مامان آرزو، بابا امیر، عسلک، خاله آزاده، عمو علی و نهال جون) رفتیم شمال که خیلی خوش گذشت ، شب اول رفتیم لاهیجان که مامانی عاااااشق لاهیجانه و شب دوم رفتیم رامسر و شب سوم هم نمک آبرود و در ضمن این اولین مسافرت نهال کوچولو بود که ما همه همراهش بودیم

عسل نازنینم چند تا کار انجام می دی که مامانی دوست نداره و از خدا میخوام کمکم کنه تا زودتر تو رو از انجامشون منع کنم

اول اینکه خیلی شست دستت رو می خوری و تقریبا همه کارها رو با یه دست انجام می دی چون اون یکی تو دهنته

دوم اینکه خیلی به مو علاقه داری و به هر کس که میرسی و بغل هر کس که میری موهاشو میگیری و گاهی اوقات هم می خوری

سوم اینکه بیش از اندازه به من وابسته هستی و حتی یک دقیقه هم تنهایی بازی نمیکنی و به من اجازه انجام هیچ کاری رو نمیدی و اینجوری هم خودت اذیت میشی و هم مامان و اذیت می کنی که امیدوارم هر چی زودتر این سه تا کار رو ترک کنی