فرشته کوچولوی ما در خرداد و تیر 92
عسل نازم این ما وزنت تغییری نکرده بود و قد خوشگلت ٩٠ سانت شده بود
عسل گلم این روزها اوج شیرینی و با مزه گی تو هستش ، هر کس که میبینتت بهت میگه واقعااااا اسم عسل برازنده تو هست و خودم هم همیشه بغلت می کنم و بهت می گم " تو تنها عسلی هستی که هم شیرینی و هم با نمک" ، خاله آزاده هم که به ندرت به اسم صدات می کنه و بیشتر اوقات بهت می گه نمکدون ، خلاصه اینکه همه رو با یه نگاه عاشق خودت می کنی ، مثلا تو خونه رقص چاقو می کنی ، قصه تعریف می کنی ، خانم دکتر می شی و آمپول میزنی و کلی هم غذای مقوی تجویز می کنی ، و از همه با مزه تر اینکه وقتی حرف می زنی و راه میری به اندازه یه دنیا عشوه میریزی
عسلم این روزها واقعا مثل کانگورو شدی و حتی یه لحظه هم از من جدا نمیشی و البته من هم عاشقتم و همین طور بابا امیر، بابا امیر حسابی برات غش و ضعف میره و منتظره تا تو از یه چیزی خوشت بیاد و بره با دل و جون برات بخره
دختر گلم از دوشنبه ١٠ تیر ماه مامان اعظم و بابا احمد رفتند ترکیه پیش خاله آزاده و قراره ٢٥ تیر برگردن و تو دختر گلم اینقدر بهونه گرفتی که بابا امیر برنامه سفر رو چید و ما به اتفاق خانواده عمو جواد رفتیم نوشهر و یه هفته اونجا بودیم و اونجا کلی دوست جدید و با حال پیدا کردیم و حسابی بهمون خوش گذشت
عسلم بزار برات از خصوصیات اخلاقیت بگم :
خیلی خیلی مهربون، شجاع،راستگو،شیرین زبون،اجتماعی،عاشق رنگ آبی به خصوص آبی کم رنگ، شکمو، شلخته ، قرتی، زورگو،تخس و شیطون، خیلی خیلی باهوش ، عاشق گوشت و غذاهای گوشتی و ...
حالا برات بعضی از حرفهایی که خیلی با مزه ادا می کنی رو می نویسم :
متکا رو میگی مقتا ، نسکافه رو میگی نساکه، بفرمایید رو می گی بقرمایید، الهه رو میگی ایایه ، بخواب رو میگی بخواق ، گوشت رو میگی قوشت، خداحافظ رو می گی یافظ ، افتادم رو میگی افافم و خلاصه خیلی ها رو با مزه ادا می کنی که نمیتونم همش رو برات بنویسم
دخترم هر وقت از دست ما عصبانی میشی و ما توجه نمیکنیم دو تا انگشت اشاره ات رو میگیری دو طرف صورتت و با اخم میگی " جدی می گم بهتون" اینقدر با مزه میگی که خیلی اوقات ما از عمد به خواسته ات توجه نمیکنیم که اینکار رو انجام بدی
عسلم دلم میخواد تمام خاطرات نازنینت رو ثبت کنم تا چیزی فراموش نشه ولی واقعا نمیشه
اینم دو تا عکس خوشگل از بیست و هفت ماهگی عسلک