عسلعسل، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

عسل، هديه اي از جانب خدا

فرشته کوچولوی ما در تیر سال 91

گل خوشرنگ من این ماه وزنت تغییری نکرده بود و همان ٦٠٠/١٠ بودی با قد ایستاده ٧٨ و خوابیده ٨١ سانت عزیزکم تقریبا با اون شش دندون موشیت همه چیز می خوری ولی تخم مرغ نه، تخم مرغ رو به هیچ شکلی نمی خوری  ولی در عوض عاشق میوه هستی ، تو میوه های زمستونی لیمو شیرین و تو میوه های خوشرنگ تابستونی گیلاس رو از همه بیشتر دوست داری عزیزکم تازگی ها وقتی اسم قشنگت رو صدا می کنیم می گی ( بل) به معنی بله و مامان رو هم خیلی قشنگ و ناز میگی ، یه جوری که مامانی دلش غش میره برات عزیزکم وقتی میخوای در چیزی رو باز کنی و یا چیزی رو از جاش بیرون بیاری میگی ( در) و ما ازت سوال میکنیم که ( درش و باز کنیم ) و شما با اون صورت خوشگل و لپ آ...
30 تير 1391

فرشته كوچولوي ما در خرداد سال 91

دختر نازنازي مامان از بعد از تولدت قرار شده كه هر دو ماه يكبار تو گل ناز رو براي چكاب ببريم دكتر به همين خاطر اين ماه تغييرات قد و وزنت رو نميدونم عسل گلم اين ماه ياد گرفتي الكي بخندي و الكي گريه كني كه خيلي خيلي با مزه اين كارها رو انجام ميدي مخصوصا وقتي الكي گريه ميكني خيلي نمكدون ميشي عسلكم چون از چهارماهگي سوپ و فرني و غذاهاي نرم ميخوردي الان ديگه خسته شدي و دوست داري از غذاهاي خانواده بخوري، البته دكترت هم اجازه داده ولي آخه گلم تو شش تا دندون بيشتر نداري و من ميترسم دل خوشگلت درد بگيره  دختر گلم ١٨/٣/٩١براي اولين بار تو كارهاي خونه كمكم كردي!!!!! با هم دستمال آورديم و كل اسباب بازيهات و تميز كرديم و بع...
30 خرداد 1391

فرشته كوچولوي ما در فروردین و اردیبهشت سال 91

عسلكم اين خاطرات رو اديبهشت سال ٩١ برات نوشتم كه مربوط به فروردين ارديبهشت ماه هستش الان وزن تو گل زيبا    ٦٠٠/١٠كيلو و قد٨٠ سانت هست  دختركم الان شش تا مرواريد خوشگل و سفيد توي دهن خوشگلت داري كه براي در اومدنشون كلي اذيت شدي گلم و صد البته كه ماماني بيشتر از تو اذيت شد ، آخه اصلا طاقت ناراحتي عزيز دردونه ام رو ندارم عسلکم ٦ /١/٩١ارغوان توپولو دختر خاله پرستو هم بدنيا اومد،يه دختر ناز و خوشگل كه ان شااله خدا حفظش كنه عسل شيرينم ما كل تعطيلات عيد رو خونه بوديم و حسابي خسته شديم ولي در عوض ٢٢/١/٩١من و تو و بابا امير رفتيم كيش و خيلي خيلي بهمون خوش گذشت، ميتونم بگم يكي از بهترين مسافرتهاي ...
30 ارديبهشت 1391

فرشته كوچولوي يكساله ما

عسل گلم اين خاطرات مربوط به اسفند ماه، سال ٩٠ هست كه تو دختر گلم يكساله هستی عزيز دلم اين ماه ١٠.٢٠٠ وزنت و ٧٧ قدت شده بود عزيزكم چون اين ماه سرم خيلي شلوغ بود خاطراتت رو بصورت فشرده برات نوشتم ١/١٢/٩٠ كلمه رفت و گفتي و به همون معني دستاي كپلت رو تكون ميدی  ٢/١٢/٩٠ براي اولين بار تونستي تنهايي از رو تخت مامان و بابا پايين بيايي ٦/١٢/٩٠ رفتيم و واكسن يكسالگيتو زديم ١٣/١٢/٩٠ براي اولين بار وقتي گفتم فين رو بده، زودي بينيت رو آوردي جلو( الهي مادر قربون اون دماغت بشه) ١٨/١٢/٩٠ اولين دندون موشيت رو در آوردي( بالا، جلو) ١٩/١٢/٩٠ برات يه تولد خوش...
1 فروردين 1391

فرشته كوچولوي يازده ماهه ما

عسل گلم اين خاطرات مربوط به بهمن ماه، سال ٩٠ هست كه تو نازنينم يازده ماهه هستي  دختركم اين ماه ١٠ كيلو وزنت و ٧٧ سانت هم قدت شده بود عسلكم ٢٦ بهمن ، نهال جون، دختر خاله آزاده به دنيا اومد و منو خاله كرد ، يه دختر خوشگل و ناز و ماماني، كه ان شااله هميشه شاد و سالم و خوش باشه عسل نازم توي الان ميتوني با كمك مبل و ديوار راه ميري، الهي من قربون اون قدت و راه رفتنت بشم اين ماه مامان اعظم زحمت كشيد و يه آش دندوني خوشمزه هم برات درست كرد و ما هم خيلي ذوق كرديم و عكس انداختيم ولي بابايي دستش خورده و عكساتو پاك كرده دختركم سي ام اين ماه من و بابا امير و تو دختر زيبا رفتيم محمود آباد و نور ...
30 بهمن 1390

فرشته كوچولوي ده ماهه ما

عسلكم اين خاطرات مربوط به دي ماه ، سال ٩٠ هست كه تو دختر نازم ده ماهه هستي فرشته نازم اين ماه ١٠ كيلو وزنت و ٧٦ سانت هم قدت شده بود عسل با نمكم الان حدود دو هفته است كه باد گرفتي چهار دست و پا خيلي خيلي تند ميري و حدود پنج روزه كه وقتي از خواب بلند ميشي ميتوني خودت به تنهايي بشيني و دو روزه كه دست به مبل و ديوار ميگيري و بلند ميشي و البته يكي دوبار هم محكم زمين خوردي و گريه كردي  دختركم چند تا كار جديد هم ياد گرفتي ، دست ميزني ، ناناي ميكني و مهم ترين و با مزه ترين هم اينه كه گل يا پوچ بازي ميكني   دختر نازم اولين شب يلدات رفتيم آتليه و چند تا عكس خوشگل ازت گرفتيم و بعد رفتيم خونه مامان...
30 دی 1390

فرشته كوچولوي نه ماهه ما

عسل شيرينم اين خاطرات مربوط به آذر ماه ، سال ٩٠ هست كه تو گل زيباي من نه ماهه هستي عزيز دلم اين ماه ٩٧٠٠ وزنت و ٧٥ قدت شده بود و هنوز هم از دندون خبري نيست عزيزکم از اين ماه كاچي و پنير هم به غذاهات اضافه شد ولي از كاچي اصلاااا خوشت نيومد و نخوردي گل قشنگم الان سينه خيز خيلي خوب و تند تند ميري و چهار دست و پا هم كمابيش ميري ، در ضمن اين ماه يادگرفتي كه ما رو بوس ميكني البته با دهن باز و كل صورتمون و خيس ميكني ( الهي من قربون اون دهنت بشممممم) راستي باي باي هم ياد گرفتي و با دست باي باي ميكني ، با اون دستاي كپليت يه جوري باي باي ميكني كه آدم دلش نمياد از پيشت بره عسلكم چيز جديد ديگه اي رو به خاط...
30 آذر 1390

فرشته كوچولوي هشت ماهه

عسل عزيزم اين خاطرات مربوط به آبان ماه، سال ٩٠ هست كه تو گل خوشبوي من هشت ماهه هستي  دختركم اين ماه ٩٢٠٠ گرم وزنت، و ٧٣ سانت هم قدت شده بود و همچنان هم دندون در نياوردي  دختر بازيگوشم اين روزها هنوز داري تلاش ميكني كه چهار دست و پا راه بري و بالاخره ١٨/٨/٩٠ براي اولين بار بدون كمك دو قدم بصورت چهار دست و پا برداشتي ولي بشدت علاقه به ايستادن و تاتي كردن داري  بلبل شيرين زبونم الان ديگه بصورت كامل و حرفه اي بابا ميگي ولي همه چيز و همه كس رو بابا صدا ميزني عسل نازم از اوايل اين ماه حساااابي جيغ جيغو شدي و هر وقت از انجام كاري منعت ميكنيم جيغ ميزني و ما رو دعوا ميكني و خلاصه حسابي زورگو شدي ...
30 آبان 1390

فرشته كوچولوي هفت ماهه

عسل نازنينم اين خاطرات مربوط به مهر ماه ، سال ٩٠ هست كه تو عزيز نازنينم هفت ماهه هستي عشق من اين ماه كه براي چكاب ماهيانه ات برديمت دكتر، ٨٩٠٠ گرم و قدت هم ٧٣ سانت شده بود و خدا رو شكر ، خانم دكتر ( دكتر صفوي) از همه چيزت راضي بود و اين ماه ماهيچه، موز، خامه، نون، چايي، بيسكوئيت مادر، ليمو شيرين و تخم مرغ به غذاهات اضافه شد كه به غير تخم مرغ به بقيه چيزها علاقه نشون دادي   دختر گلم اين ماه ديگه كاملا ميتوني بدون كمك و تنهايي بنشيني ، همچنين چون دوست داري سينه خيز رفتنت رو به چهار دست و پا تبديل كني هر وقت ميخواي سينه خيز بري ، ميپري و گاهي اوقات هم به جاي اينكه به جلو بپري، به عقب ميپري ، الهي من قربون اون سعي...
30 مهر 1390

فرشته كوچولوي شش ماهه

دخترك قشنگ و نازم اين خاطرات مربوط به شهريورماه، سال ٩٠ هست كه تو دختر گلم شش ماهه هستي گل نازم اين ماه وزنت ٨٦٠٠ گرم و قدت ٧١ سانت شده بود ( ماشااله ، ماشااله) و سوپ ، سرلاك ، آب هلو و آب هويج هم به غذاهات اضافه شد، كه خدا رو شكر همشون رو دوست داري و با اشتها ميخوري و بعد از غذا سر تا پاي من و خودت رو غذايي ميكني ( نوش جونت گلم) دختركم اين ماه متوجه شديم كه خاله پرستو هم داره مامان ميشهههه  عزيزكم در اوايل اين ماه ياد گرفتي كه تو صندلي غذا بشيني و با اسباب بازي هات بازي كني، البته همه رو به اين طرف و اون طرف پرت ميكني ، البته اين ماه توي صندلي جامپينگ هم نشتي و كلي خوشت اومد و از خوشحالي جيغ ميكشيدي ...
30 شهريور 1390